محل تبلیغات شما
1.

هرچه بازتر می شود این در بی صدای چوبی-شیشه ای بزرگتر می شود این توده ی بی امانی

 

 

2.

برای اعتراف کردن هیج وقت دیر نیست .

قصه اش همان قصه ی  ماهی و آب گل آلود است

اگر روزی نوشتمش با این جمله شروع میکنم :

" وقتی ماهی عاشق گِل و لای شده بود !"

 

 

 

 

#می گفت : [باد هرچه را بیشتر میخواهد بیشتر از خودش دور میکند.]

 

 

#عزیزانم!! این ها خلاص نمیکنند!

کـــــــاری تــــر.

کاری تر !

 

 

ساعت 12:42             

هرچشمه‌ای که می‌خشکید از چشمِ ماه می‌افتاد

چون وزنِ اضطراب بینِِ فقط دو پا تقسیم می شود ، نیرویی که به هر پا وارد میشود نسبتاً زیاد است !

جذب از دیواره ی معده ، ورود به خون لعنتی .

  ,ی ,قصه ,هرچه ,بی ,خلاص ,    ,شود این ,می شود ,میخواهد بیشتر ,از خودش

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش موسیقی تبیان